خبرگزاری مهر - گروه استان ها: امروزه خیلی از رسوم و آیینها با گذر زمان از بین رفته یا کمرنگ شدهاند. آیینهایی که همه و همه زخمخورده تغییر زندگی از ایلی، عشیرهای و سنتی به شهرنشینی و مدرنیته است، بر این اساس بسیاری از مناسبات در زندگی ایلی بهصورت جمعی و گروهی انجام میگیرد و این موجب به وجود آمدن رسوم و آیینهایی شده تا از این تشکل محافظت کند و موجب پیوند بیشتر زندگی ایلی شود.
امروزه خیلی از این رسوم و آیینها با گذر زمان از بین رفته یا کمرنگ شدهاند. آیینهایی که همه و همه زخمخورده تغییر زندگی از ایلی، عشیرهای و سنتی به شهرنشینی و مدرنیته است.
برحسب فصول مختلف آیینهای متنوعی در نقاط مختلف کشور برگزار میشد که بیشتر این آیینها و مراسم زنده نگهدارنده صله ارحام، همدلی، دوستی، مشکلگشایی، شکر نعمت، دعا برای نزول نعمات اللهی و به معنایی دیگر تجلی حقیقتهای یک زندگی جمعی بودهاند.
آدابورسوم سال نو و مناسبتهای دینی، آیینهای ازدواج و وفات، بازیهای محلی و... همه و همه شکلدهنده و مقوم زندگی گروهی در کشورمان است.
آیینهایی که روبهزوال میروند
آیینهای شب یلدای ایرانی متنوع و پرشمار است. آئین هایی که در جای جای کشورمان گاه مشابه و گاه متفاوت است، از شاهنامهخوانی گرفته تا پخت انواع غذاهای محلی و سنتی و قصهگویی برای بچهها.

شاهنامهخوانی یکی از آیینهای کهن در میان اقوام ایرانی است که بهمرور زمان رو به فراموشی میرود. هرگاه که ایل در هنگام کوچ اُتراق میکرد و به استراحت میپرداخت، ایلیاتیها در سیاهچادرها و کنار اجاق آتش دورهم جمع میشدند، چای مینوشیدند و با جانودل گوش به صدای خوش شاهنامهخوان و روایتهای حماسی و تلخ و شیرین قهرمانان شاهنامه میسپردند و یا هرگاه برای دفاع از وطن به جنگ متجاوز میرفتند، شاهنامهخوانان شاهنامهخوانی میکردند تا روحیه شجاعت و دلیری را در جنگجویان تقویت کنند شاهنامهخوانی در شب یلدا هم از آیینهای فرهنگی مردم این دیار است.
دلیل اصلی جذابیت شنیدن شاهنامهخوانی در آن بود که نقالان با طرز بیان خاص، تکیهکلامها، حرکات و تا حدودی نقش قهرمانان را بازی کردن، تأثیر داستان را صدچندان میکردند.
پیش از رواج رادیو و تلویزیون و دیگر ابزارهای سرگرمکننده امروزی، کالای جذاب شاهنامهخوان و نقال بازگوکننده داستانهای حماسی و پهلوانی که شاید از میان شاگردان آنها تنها چند نفر باقیمانده باشند، بیشتر خریدار داشت اما امروز این کار کمتر خریدار دارد و جای خود را به رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی پیامرسان داده است.
نقالان بهخوبی میدانند که کجای داستان برای شنونده هیجانانگیز بوده و چگونه میتوانند این لحظه را مهیجتر کنند. ایجاد وقفه در نقل و کش دادن موضوع، بالا و پایین آوردن و لرزاندن صدا، بهخصوص دست برهم زدن و پا بر زمین کوفتن و در کل نگهداشتن شنونده در حالت تعلیقی مطبوع، از مهارتهای خاص این داستانگویان محبوب بوده است.
در شبهای دراز زمستان کار نقل رواج بسیار داشت و نقالان داستانهای ابومسلم، داراب نامه و سمک عیار را با چاشنیهایی از شعر و آواز حکایت میکردند و بهتدریج به منابع دیگری روی آورده و در این میان شاهنامه فردوسی بیش از همه موردتوجه قرار میگرفت و در شاهنامه نیز داستان رستم و سهراب مهمترین مقام را داشت و امروز نیز داستان «سهراب کشی» شهرت بسیاری دارد.
و اما بختیاریها از قدیمیترین اقوامی هستند که شاهنامهخوانی در شبهای ویژه بهخصوص شب یلدا در میان آنها رواج داشته است بهطوریکه در «شب چله» بنا بر یادمانهایی نیکوی کهن در زمستانها از کرسیهای سنتی چوبی که در زیر آن زغال داغ قرار داشت بهره میگرفتند و لحاف سنتی بزرگی با نقشهای ترنج روی آن میانداختند و در سینی بزرگی به نام «مجمع» انواع تنقلات مانند گردو، کشمش، بادام، سنجد را میگذاشتند و پای شاهنامهخوانی بزرگان ایل مینشستند.
مهر یلدا در خانههای ایرانی

در آستانه شب یلدا با آدابورسوم این شب در چند استان کشور آشنا میشویم:
آذربایجان شرقی: شب یلدا در آذربایجان شرقی به «چله گجه سی» معروف و دارای پیشینه دیرینهای است آذربایجانیها در این شب برنج و مرغ در سفرههای خود چیده و سپس بعد از شام نیز از تنقلات شامل لبو، باقلا، سنجد، انواع میوه، هندوانه که نگین این سفره است و در شبنشینیهای طولانی شرکت کرده و شب خاطرهانگیزی را در طولانیترین شب سال برای خانوادههای خود فراهم میکنند. همچنین گرفتن فال حافظ، بیان لطیفه و خاطره و بازیهای دستهجمعی از سرگرمیهای شب یلدا برای آذربایجانیها به شمار میرود.
آذربایجان غربی: آذربایجانغربی به خصوص ارومیه به عنوان یکی از شهرهای تولید کننده حلوای محلی در کشور شهرت دارد و از چند وقت مانده به شب چله از شهرهای دور و نزدیک فروشندگان و مصرفکنندگان برای عرضه و مصرف حلوای شب یلدا به این شهر سفر می کنند. حلوای هویج و گردوی ارومیه در شب یلدا مصرف بالایی دارد و در بیشتر مناطق کشور نیز مورد استفاده قرار میگیرد، خانواده ها در ارومیه خود نوعی حلوای محلی نیز تهیه می کنند که به «داش حالوا» موسوم است و علاقه مندان ویژه ای بخصوص در بین کودکان دارد. در کنار این خوراکی ها، پشمک، مغز گردو و بادام، کشمش و میلاخ (انگوری که به صورت آونگ از تابستان نگهداری شده است)، دوشاب (شیره انگور) نیز در بین خوردنیها در آذربایجان غربی جایگاه ویژه ای دارد. زمستان با شب چله آغاز می شود و مردم آذربایجان غربی دو ماه اول زمستان را به ۴۰ روز و ۲۰ روز مجزا تقسیم می کنند که به ۴۰ روز اول چله بزرگ و ۲۰ روز دیگر چله کوچک نام می نهند.
اصفهان: اصفهانیها از قدیم مانند سایر مناطق ایران در این شب در منزل پدربزرگها یا مادربزرگها و پای کرسی دور یکدیگر جمع میشوند و انواع تنقلات شب چله انار و هندوانه بر سر سفره چله قرار میدهند. در این شب صاحبخانه با آجیل و میوه از مهمانها پذیرایی میکند و مهمانان در کنار یکدیگر تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح بیدار هستند.
اردبیل: «قاووت المخ» یا الک کردن قاووت یکی از رسوم سنتی و قدیمی در اردبیل است که در فصل سرد و درست در زمانی که طبیعت گرفتار خواب زمستانی است با آرزوی زدودن ناراحتیها و ناخوشیها اجرا میشود. قاووت در وهله اول یک غذای زمستانی مقوی است که بر اساس اقتضائات و امکانات فصل تهیه میشود. در کتاب فرهنگ عامیانه درالارشاد اردبیل نوشته اصغر زاده به ۱۷ دانه خوراکی اشاره شده که زنان در تهیه این خوراک آن را به کار میبرند. هر چند دلیل انتخاب به تعداد ۱۷ مورد نامشخص است اما تمامی دانههای خوراکی گواه از این دارد که زنان در گذشته به تناسب امکانات و مواد غذایی محدودی که در زمستان در دسترس بوده نسبت به تهیه این خوراک اقدام میکردهاند. در این کتاب عنوان شده که مواد لازم برای تهیه قاووت گندم برشته، نخود سفید، ذرت تفت داده، شاهدانه، تخم هندوانه، تخم خربزه، بزرک، نخود سیاهپوست کنده، شکر، عدس، تخم کدوتنبل، هسته زردآلو، بادام سنگی، لرگه(لوبیا وحشی)، لوبیا سفید، باقلا و چشمبلبلی است.

خراسان جنوبی: شب یلدا در استان خراسان جنوبی نیز به شب چله یا به گویش محلی «شو چله» معروف بوده که مردم در این شب با شرکت در شبنشینیهای طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات سعی در بهتر گذراندن طولانیترین شب سال دارند. در گذشته مردمان این خطه کویری علاوه بر چراغهایی که هر شب برای روشنایی خانه خود استفاده میکردند چراغهایی مضاعف را روشن کرده تا تولد خورشید را جشن بگیرند. سالها پیش دور کرسی زغالی شب یلدا، مادربزرگی مینشست که با گنجینه افسانههای قدیمیاش که در لهجه مردم بیرجند به «اوسونه» مشهور است، درازای شب یلدا را به کوتاهترین شب سال تبدیل میکرد.
فارس: اکثر خانوادهها در شیراز به شبزندهداری میپردازند. بعضی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت میکنند و برای پذیرایی از آنها و نیز صرف غذا سفرهای میگسترانند. این سفره که بیشباهت به سفره هفتسین نوروز نیست، در اتاقی گسترده میشود، در آنیکی دو لاله و چند شمع زیبا و نگین گذاشته و روشن میکنند. در حاشیه آن در ظرفی زیبا مقداری اسپند میگذارند و روی آن را آتش میریزند تا بوی آن در اتاق بپیچد. از میوهها انار و مرکبات و بهویژه هندوانه باید در سفره باشد. از انواع تنقلات نخودچی، کشمش، حلوای ارده و آجیل مشکلگشا و رنگینک و اردهشیره و خرما و انجیر نیز در سفره گذاشته میشود.
خوزستان: مردم خوزستان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند. به خانه بزرگترها رفته و دورهم جمع شده و شب را به شوخی و خنده میگذرانند. آجیل، هندوانه، انار، شیرینی و خرما و لبو و آش و شیرینیهای مختلف از جمله خوراکیهای این آیین کهن است.
کهگیلویه و بویراحمد: در میان عشایر استان این دورهم نشینیها صفای خاصی دارد، صفایی که زیبایی آن در سادگیاش خلاصه میشود. شبنشینی، دیدوبازدید اقوام و همسایهها، خواندن شاهنامه، پختن غذاهای خاص این شب، ازجمله رسوم عشایر است. قصهگویی نیز در این شب جایگاه خاصی دارد. یکی دیگر از آیینهایی که همه اهل طایفه در آن مشارکت میکردند، آیین ازدواج است خصوصاً اینکه در شب یلدا باشد. وجود مراسمی همچون «کدخداکشونی»، «باشلق برون»، «لباس کنون» و «واطلبون» در آیین ازدواج همه حکایت از نقش پررنگ بزرگترهای طایفه در شکلگیری یک زندگی و تعمیق همدلیها دارد.
بازیهای محلی در عشایر نیز همه گروهی برگزار میشوند که از آن جمله میتوان به «گرنا»، «الختر»، «کله روانک»، «کل کله برد» و... اشاره کرد. در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ بازی محلی برگزار میشود، که امروزه با فراوانی بازیهای کامپیوتری، خیلی از بچهها حتی نام این بازیهای محلی را نمیدانند.
سمنان: شرق تا غرب استان سمنان وقتی یلدایی میشود که سفره شب چله در خانه آنهایی که گردش ایام آسمان موهایشان را پر از ستاره کرده گسترده شود و در این بین مردمان دیار قومس هرکدام بر سر این سفره سهمی دارند بوی خوش تهچین چغندر و کدو، قیسی، برگه و هسته زردآلو را شاهرودیها میآورند رشته برشته و کماج و پسته را دامغانیها، جوشبره و گندم بوداده و تخمه آفتابگردان را اهالی میامی و سمنانیها حلوای سمنانی، نان شیرمال، رشتهپلوی سمنانی بر سر آن میگذارند تا در کنار دیگی سرخه و حلوای سنگسری با روغن حیوانی و انار گرمساری چه ملغمهای از بو، عطر، رنگ و نشاط برای مردمان این دیار کهن به همراه بیاورند.
کرمان: کرمانیها نیز مطابق آنچه سالها توسط اجدادشان انجام میشده است در شب یلدا در خانه بزرگ هر خانواده دورهم جمع میشوند، سفرهای از پته بر روی قالی کرمانی پهن میکنند و دور اتاق را پشتیهای پته دوز قرار میدهند. در میانه سفره نیز ظرفی از پسته، هندوانه، انارهای سیاهدانه روستاهای اطراف، کلمپه(شیرینی سنتی کرمان)، قهوه قوتو و تنقلات دیگر میگذارند. در این شب مردم آشی به نام «اوماچو» طبخ میکنند و از ابتدای شب تا بامداد دورهم جمع میشوند و شاهنامهخوانی میکنند و قصههای قدیمی مردم کرمان را نقل میکنند.

قزوین: در این شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزیپلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات ازجمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشگلگشا و انجیر خشک، شبنشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند. به عقیده مادربزرگهای قزوینی اگر در این شب ننه سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود تگرگ میآید. یکی دیگر از آدابورسوم «شب یلدا» فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد بهعنوان هدیه زمستانی برای عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی هندوانه، خربزه، به و سیب، با تزئینات خاصی فرستاده میشود.
گلستان: خواندن فال حافظ، قصه تعریف کردن مادربزرگهای شیرینبیان، بازی «سنگ چران» یا همان «یه قُل دو قُل»، خوردن آجیل مخصوص شب چران و ... برنامههایی بوده که درگذشتههای نهچندان دور در بین گرگانیها رواج داشته است. حلوای «پشت زیک» یکی از تنقلات شب یلدای مردم استان گلستان است. حلوای پشت زیک نوعی حلوای کنجدی بوده که بعد از آمادهسازی آن را پشت دیگی که روی حرارت بوده پهن میکردند.
لرستان: یلدا در لرستان آئینهای رایجی دارد که از گذشتههای دور تاکنون مورد توجه مردمان این دیار بوده و بهمرور زمان کمرنگ شده است. در شب یلدا پشتبام منازل شهرهای استان مملو از کودکان و نوجوانانی است که با شور و شوق فراوان عبارت «امشو اول قاره...» (امشب شب یلدا است) را در شهر طنینانداز میکنند و شب یلدا را با هیاهوی دیدنی خود زینت میبخشند. این نوجوانان با تاریک شدن هوا بهصورت دو نفره یا دستهجمعی به پشتبام منازل همسایه رفته و شالی یا دستمالی را به سمت حیاط منزل آویزان میکنند و با سردادن شعار جمعی «امشو اول قاره، خیر د هونت بواره، نون و پنیره و شیره، کیخا حونت نمیره» از صاحبخانه میخواهند میوه و تنقلات شب یلدا را در شال آنها بریزد. از دیگر آداب مرسوم و دیدنی در شب یلدا در لرستان نوعی فال است، که از آن بهعنوان «چل سرو» (چهل سرود) یاد میشود. از دیگر آداب لرستانیها در بلندترین شب سال درست کردن «گندم شیره» است. برای درست کردن «گندم شیره» گندم را در شیر خیسانده، سپس زردچوبه و نمک را با آن مخلوط کرده و آن را روی ساج (تابه) برشته میکنند و همراه خلال بادام، گردو، پسته، کشمش، سیاهدانه و کنجد مخلوط میکنند و در شب یلدا میخورند.
یزد: در اغلب مناطق یزد مردم همچون سایر مناطق کشور، شب چله یا همان شب یلدا را در منزل یکی از بزرگترها میگذرانند اما برای اینکه به صاحبخانه به خاطر خرید اینهمه خوراکی فشار اقتصادی وارد نشود، هر یک از مهمانان خرید یکی از این خوراکیها را بر عهده میگیرند و صاحبخانه اغلب به طبخ شام میپردازد. شام شب چله نیز در بسیاری از نقاط استان یزد شولی یزدی و فسنجان است و با توجه به اینکه شولی آشی با طبع خنک است، گرمی فسنجان را میگیرد و اصلاً به خاطر تناول اینهمه آجیلهای گرم، خوردن شولی نهتنها در شب یلدا بلکه در ایام نوروز نیز به یک سنت در یزد تبدیلشده است.


نظر شما