۲۷ آذر ۱۴۰۴، ۹:۳۶

تعیین سقف مهریه؛ راهکار یا چالش/ ۵۰

آیا طرح جدید مهریه زنان را به چشم‌پوشی از حقوق‌شان مجبور می‌کند؟

آیا طرح جدید مهریه زنان را به چشم‌پوشی از حقوق‌شان مجبور می‌کند؟

یک حقوقدان گفت: ماده ۷ طرح اصلاحیه مهریه بدون پشتوانه فقهی است و زنان را به بذل حقوق مالی و زوجین را به ۲ سال بلاتکلیفی مجبور می‌کند.

خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ نشست تخصصی سیر تقنین در حوزه زنان از سلسله جلسات رویداد یاقوت با همکاری مرکز راهبری و هم‌آهنگی بانوان سازمان تبلیغات اسلامی در خبرگزاری مهر برگزار شد. در این نشست که با عنوان «تحلیل فقهی و جرم شناختی الزام زوجه به اثبات کراهت شدید با ترک زندگی و بذل مهریه» به بررسی ابعاد طرح مهریه پرداخت، فاطمه محمدبیگی نماینده مجلس و عضو فراکسیون زنان، حجت الاسلام علیرضا فجری وکیل دادگستری و حجت الاسلام رضا زهروی حقوقدان و استاد دانشگاه حضور یافتند.

در ابتدای این جلسه فاطمه محمدبیگی به‌طور کلی با طرح اصلاح قانون مهریه مخالفت کرد و گفت این طرح با نگاه نادرست و صرفاً برای حل مشکل تعداد محدودی زندانی مهریه تدوین شده، اما زندگی و امنیت مالی و روانی میلیون‌ها خانواده را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. او تأکید کرد مهریه صرفاً یک بدهی مالی نیست، بلکه نشانه تعهد، صداقت و مسئولیت‌پذیری مرد در زندگی مشترک است و نباید در کنار سایر محکومیت‌های مالی دیده شود. به‌گفته او، کاهش ناگهانی سقف مهریه و حذف ضمانت‌های اجرایی، بدون پیش‌بینی جایگزین حمایتی برای زنان، موجب تضعیف جایگاه زن، افزایش ناامنی، سوءاستفاده برخی مردان و حتی طلاق‌زایی می‌شود. محمدبیگی معتقد است این طرح بدون پژوهش، بدون توجه به پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و بدون مشارکت زنان تدوین شده و به‌جای حل ریشه‌ای مشکلات اقتصادی و فرهنگی خانواده، صورت مسئله را پاک کرده است.

خطر تضعیف بنیان خانواده در پوشش حمایت حقوقی

حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا فجری، وکیل دادگستری و رئیس دفتر تبلیغات اسلامی تهران، در ادامه نشست با ابراز نگرانی فقهی و حقوقی نسبت به ماده ۷ اصلاحیه قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی تأکید کرد: این ماده از پشتوانه روشن فقهی و حقوقی برخوردار نیست و می‌تواند به تضعیف بنیان خانواده منجر شود.

به گزارش سازمان تبلیغات اسلامی، حجت‌الاسلام فجری با اشاره به اصلاحیه اخیر قانون خانواده اظهار داشت: وقتی ماده ۷ اصلاحیه جدید را مطالعه می‌کنم، به‌عنوان یک حقوقدان آشنا با مباحث فقهی و دینی، واقعاً نگران می‌شوم؛ چراکه برای این حکم نه تحقیق معتبری ارائه شده و نه مبنای فقهی مشخص و قابل اتکایی دیده می‌شود.

وی با اشاره به اینکه برخی قانون‌گذاران این ماده را از مصادیق عسر و حرج دانسته و آن را ذیل تبصره الحاقی ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی قرار داده‌اند، تصریح کرد: این تلقی چیزی جز سهو و اشتباه نیست؛ زیرا مصادیق عسر و حرج در ماده ۱۱۳۰ ناظر به رفتارها و اقدامات زوج است؛ مانند ترک زندگی مشترک، اعتیاد، محکومیت قطعی، ضرب و شتم یا ابتلاء به بیماری‌های صعب‌العلاج. در حالی که ماده ۷ اصلاحیه، اساساً به رفتار زوج نمی‌پردازد و ناظر به کراهت زوجه و درخواست جدایی از سوی اوست؛ کراهتی که ممکن است هیچ ارتباطی با رفتار شوهر نداشته باشد.

رئیس دفتر تبلیغات اسلامی تهران افزود: از این جهت، این ماده نه‌تنها با ماده ۱۱۳۰ همخوانی ندارد، بلکه به لحاظ ماهوی به طلاق خُلع نزدیک‌تر است. در فقه، طلاق خلع بر دو رکن اصلی استوار است؛ کراهت زن از زندگی مشترک و بذل مال. در حالی که در این اصلاحیه از کراهت شدید سخن گفته شده است، حال آنکه کراهت امری قلبی است و تشخیص شدت آن برای دادگاه بسیار دشوار و چه‌بسا ناممکن بوده و می‌تواند به تشتت آرا منجر شود.

وی با اشاره به دیدگاه فقهای امامیه اظهار کرد: بسیاری از فقهای متقدم شیعه از جمله شیخ طوسی، ابن‌ادریس، علامه حلی، شهید ثانی، کاشف‌الغطاء و فیض کاشانی، شدت کراهت را شرط تحقق طلاق خلع ندانسته‌اند و صرف کراهت را کافی می‌دانند؛ حتی برخی فقها صرف اظهار انزجار را نیز برای تحقق خلع کافی دانسته‌اند، هرچند کراهت واقعی در کار نباشد.

ابهام در «بذل کلیه حقوق مالی»؛ سلب گسترده حقوق زن فراتر از مبانی فقهی

حجت‌الاسلام فجری الزام زن به بذل کلیه حقوق مالی را از دیگر اشکالات اساسی این ماده دانست و گفت: در اصلاحیه جدید، زن نه‌تنها ملزم به بذل مهریه شده، بلکه باید نفقه، اجرت‌المثل و حتی حقوق مالی ایام عده را نیز اسقاط کند؛ در حالی که در فقه، سخن از فدیه است، نه سلب کامل حقوق مالی زن. حتی برخی فقها، شیر دادن زن به فرزند مشترک را نیز مصداق فدیه دانسته‌اند.

وی در ادامه در خصوص شرط بذل «کلیه حقوق مالی» گفت: مشخص نیست منظور از کلیه حقوق مالی دقیقاً چیست. آیا مهریه، نفقه گذشته، نفقه ایام عده، اجرت‌المثل، حق‌الزحمه کارهای انجام‌شده در زندگی مشترک و حتی جهیزیه را نیز شامل می‌شود؟ این در حالی است که شارع مقدس حتی برای ایام عده نیز نفقه در نظر گرفته است.

فجری تأکید کرد: ورود چنین عبارات کلی و مبهمی به قانون، بدون تعیین مصادیق روشن، زمینه‌ساز اختلاف‌نظر میان قضات و رویه‌های متفاوت قضائی خواهد شد. این موضوع نباید به‌گونه‌ای باشد که زن برای دستیابی به طلاق، ناچار به چشم‌پوشی از تمامی حقوق مسلم مالی خود شود.

شرط دو سال جدایی زن و مرد، تهدیدی برای بنیان خانواده و نقض قوامیت مرد

وی در ادامه با انتقاد از شرط دو سال زندگی جداگانه متصل به ثبت دادخواست، خاطرنشان کرد: بررسی پیش‌نویس‌های اولیه نشان می‌دهد این مدت ابتدا یک سال متوالی یا هجده ماه متناوب بوده و سپس به دو سال متوالی افزایش یافته است. این نوسان در تعیین مدت، خود گواه آن است که حکم مزبور فاقد مبنای فقهی روشن بوده و صرفاً بر اساس سلایق تغییر کرده است؛ به‌گونه‌ای که اگر پافشاری بیشتری صورت می‌گرفت، این مدت می‌توانست شش ماه یا حتی شش سال تعیین شود.

این استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر تعارض این حکم با قواعد مسلم فقهی و شرعی افزود: نگه داشتن زن و مرد به مدت دو سال در وضعیت بلاتکلیف، هم با فقه اسلامی و هم با اصل حفظ بنیان خانواده در تعارض است. قرآن کریم به‌صراحت می‌فرماید: فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ؛ یا باید زندگی شایسته ادامه یابد یا جدایی با احسان صورت گیرد، نه بلاتکلیفی طولانی‌مدت.

وی همچنین با طرح یک پرسش حقوقی تصریح کرد: آیا الزام به دو سال زندگی جداگانه، با مفهوم قِوامیت مرد که شامل مسئولیت اقتصادی، امنیتی و مراقبتی است، در تعارض نیست؟ قرآن کریم در کنار قوامیت مرد، حقوق و کرامت‌های مهمی برای زن در نظر گرفته و این توازن نباید با قانون‌گذاری نادرست بر هم بخورد.

حجت‌الاسلام فجری در پایان با اعلام هم‌سویی با دیدگاه برخی اساتید فقه و حقوق اظهار داشت: به‌جای بهره‌گیری از ظرفیت‌هایی مانند طلاق خلع، شروط ضمن عقد و مداخلات غیرمستقیم، مستقیماً به سراغ تضعیف جایگاه زن و مهریه رفته‌ایم؛ اقدامی که می‌تواند مردم را در برابر حاکمیت قرار دهد.

وی افزود: در نظام اقتصادی اسلام، تأمین مالی خانواده بر عهده مرد و نقش‌های تربیتی و عاطفی بر عهده زن است. نفقه، مهریه و تأکید بر نگه داشتن زن در مدت عده و پرداخت نفقه در این ایام، از جلوه‌های روشن کرامت زن در خانواده اسلامی است. با چنین اصلاحاتی، عملاً این امتیازات را از خانواده اسلامی می‌گیریم و به الگوهای غربی نزدیک می‌شویم.

کد خبر 6692613

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • فاطمه احمدی IR ۱۰:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      4 7
      حجت الاسلام فجری کاملا درست و منطقی تحلیل کردند، اتفاقا برای من سوال بزرگیه چرا زن دو سال از شوهر جدا زندگی کنه تا بتواند طلاق بگیرد ؟ چرا دو سال در وضعیت مبهم و بلاتکلیف بمانند و عمرشان هدر برود تا بلکه جدا شوند؟ وقتی زنی درخواست طلاق می‌دهد قطعا تمام راه ها را برای درست کردن زندگی و نگه داشتن آن رفته ،حالا باید تمام حقوقش را ببخشد و از تنها سرمایه اش که جوانی است هم دو سال بی دلیل بگذرد تا در نهایت بتواند آزاد شود،نماینده های مجلس بهتر است از افراد باسواد و عاقل در قانونگذاری کمک بگیرند
    • US ۱۰:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      16 0
      میشه فقط یه مقاله نه 50 تا در مورد حقوق مردان بگید حسرت بدل موندیم
    • IR ۱۱:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      7 3
      ..آیا مهریه بالا و ناتوانی زوج و زندانی شدن آن قوام خانواده است ؟!!.آیا مهریه سبب ترس پسران جهت ازدواج و کاهش آن و افزایش فحشا نشده؟!!...و آیا ایجاد انگیزه طلاق در زوجه..جهت بدست آوردن مهریه..خود مخرب خانواده و سبب افزایش طلاق و افزایش فحشا نمیشود؟!!
      • IR ۱۴:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
        0 6
        خب پسرا از خانواده زن بگیرند که مهریه نژاد بعدا سکه رو سقشو کم کنند خانواده ها به سمت ماشین ملک میبرن اینکه بدتر شد قبلا نسیه بود حالا نقد شده
    • حق حبس زن IR ۱۴:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      8 0
      وقتی در شرع و قانون چیزی هست به عنوان «حق حبس»، یعنی زن تا مهریه‌اش رو نگیره، می‌تونه از مرد تمکین نکنه، پس چرا باید مرد چیزی رو به عنوان مهریه تعیین کنه که در روز عقد در جیبش موجود نیست؟! اگه لحظه‌ای پس از عقد، زن بگه مهرم رو بده، مرد بگه ندارم؟! زن هم بگه تا مهرم رو ندی، منم ازت تمکین نمی‌کنم!! لذا مرد باید مهریه‌ای تعیین کنه که در لحظه عقد (لحظه‌ای که طبق شرع و قانون زن مالک مهریه می‌شود)، آن مهریه در جیبش موجود باشه و تحت هیچ شرایطی فریب جمله «مهریه رو کی داده کی گرفته» رو نخوره
    • رضا IR ۱۸:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      6 0
      با تشکر از مباحث مطرح شده در این میزگرد: ۱. زندگی بین زن و مرد صرفا بر اساس عشق و علاقه و دوستی شکل می گیرد. اگر خدای نکرده هر اتفاق ناخوشایند و غیرقابل درک بین زن و مرد رخ دهد که تحمل زندگی انها از بین برود نه با اهرم طلاق ، می توان زن را مجبور به زندگی مشترک کرد و نه با اهرم مهریه می توان کاری کرد که مرد حتما زندگی کند و جدایی شکل نگیرد.
    • رضا IR ۱۸:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      1 0
      .چرا بایست قوانین طوری باشند که انسان ،چه مرد و چه زن، انقدر تحت فشار قرار گیرند که به نابودی کشیده شوند.و همچنین سایر حقوق دیگر بین زن و مرد بایست عادلانه و منصفانه قرار داده شود .هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست. لذا حقوق بین مرد و زن می بایست بصورت عادلانه و منصفانه تعریف گردد آنهم در عصر جدید و تغییر افکار و تفکر مردم و تغییر سبک زندگی
    • رضا IR ۱۸:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      6 0
      . چرا این تحلیل گران و به خصوص نماینده محترم مجلس ، دلیل افزایش قیمت سکه طلا را پیگیری نمی کنند؟گناه مردی که ازدواج کرده است و به دلیل عوامل مختلف در کشور،قیمت سکه بصورت ساعتی بالا می رود چرا یک مرد در یک پیوند زناشویی و معنوی بایست تاوان اینچنینی بابت افزایش ساعتی قیمت سکه بپردازد؟واقعا چرا؟ اینکه یک مرد در بهترین لحظات خوش زندگی و در حال و هوای جوانی و حین عقد و با جمله کی داده و کی گرفته از طرف خانواده زن، به این حرف باور خوش داشته و امضا کرده است بایست تا آخر عمرش چنین سنگین تاوان پس دهد
    • رضا IR ۱۸:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      8 0
      منقدین و برخی نمایندگان محترم مجلس به خصوص برخی از نمایندگان زن مجلس، از تعداد ۱۴ سکه مهریه ایراد می گیرند . ایا آنها در جریان هستند که در زمان تصویب طرح در ۱۲ آذرماه،قیمت هر سکه بهارآزادی که ۱۲۲۵۰۰۰۰۰تومان بوده و اکنون و دقیقا در این ساعت، حدود ۱۳۷۴۰۰۰۰۰تومان است. یعنی در حدود دو هفته پس از مصوبه مجلس محترم،قیمت ۱۴ سکه مصوب مجلس فقط حدود۲۰۸۰۰۰۰۰۰میلیون تومان افزایش داشته است. آنها اطلاع دارند؟؟؟یک مرد از کجا بایست این چنین مبالغی را تامین کند؟؟از کجا؟؟ الان ۱۴ سکه بیش از ۱۹۳۰۰۰۰۰۰۰ت
    • رضا IR ۱۹:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷
      11 0
      چرا تحلیل گران و منتقدین و تصمیم گیران،در خصوص برخی از زنان که از اهرم‌مهریه سو استفاده می کنند حرفی نمی زنند و تصمیمی عادلانه و قانونی نمی گیرند . چرا؟ آیا اطلاع دارند که برخی خانمها بصورت دوشیزه از مرد جدا و ازدواج مجدد نموده و حتی فرزند دارند و همچنان در حال اخذ سکه های مهریه از همسر اول هستند؟آیا این واقعا سو استفاده و کاسبی از مهریه نیست؟ یعنی خانمی،دوشیزه جدا شده و همسر مرد دیگری است و حتی فرزند دارد ولی در حال اخذ مهریه سکه طلا از همسر اول خود است؟!!! جالب نیست؟؟!!آیا این عادلانه است؟!