خبر گزاری مهر؛ گروه استانها- زهرا ژرفیمهر: نهم دیماه ۱۳۸۸ یکی از نقاط عطف تاریخ سیاسی–اجتماعی جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود؛ روزی که مفهوم «بصیرت» از سطح یک واژه نظری فراتر رفت و در قالب کنش اجتماعی جمعی متجلی شد. در شرایطی که فضای کشور در پی حوادث پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری با ابهام، التهاب و فتنه همراه بود، حضور گسترده مردم در صحنه، بهعنوان نماد تشخیص حق از باطل و التزام عملی به ولایت فقیه، معنا یافت. اکنون، با گذشت بیش از یک دهه از آن واقعه و تغییر نسل مخاطبان، بازخوانی ۹ دی از منظر دینی–عقلی و نسبت آن با کنش اجتماعی، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است.

بصیرت؛ از آگاهی تا کنش مسئولانه امت
مصطفی سرایی، استاد حوزه و دانشگاه، در تحلیل دینی–عقلی واقعه ۹ دی، در گفتگو با خبرنگار مهر، با تأکید بر تمایز مفهومی «بصیرت» از صرف آگاهی یا هیجان جمعی، اظهار داشت: در اندیشه دینی–اسلامی، بصیرت به معنای بینایی باطنی، آگاهی عمیق و قدرت تشخیص حق از باطل است و نمیتوان آن را به دانستن چند خبر یا واکنشهای احساسی تقلیل داد.
وی با اشاره به مبانی عقلی بصیرت افزود: از منظر عقلانی، بصیرت نوعی شناخت است که با تعقل، تدبر و درک لایههای عمیق واقعیتهای اجتماعی و سیاسی همراه است. در آموزههای اسلامی، این معنا با مفاهیمی همچون «فرقان» و «نور الهی» پیوند خورده و بصیرت، توان تشخیص مسیر حق در میان پیچیدگیها و فتنهها تلقی میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه با تبیین نسبت بصیرت و کنش اجتماعی تصریح کرد: از منظر دینی–عقلی، بصیرت سه نسبت اساسی با کنش اجتماعی دارد. نخست آنکه بصیرت پیشنیاز کنش آگاهانه است و بدون آن، کنش اجتماعی به واکنشی کورکورانه یا تابع احساسات زودگذر تبدیل میشود. دوم، بصیرت جهتدهنده کنش است و کنش اجتماعی را در مسیر اصول و ارزشهای الهی تنظیم میکند و سوم، بصیرت ضامن استمرار کنش اجتماعی است، چراکه با عمقبخشی به انگیزهها، مانع خستگی و انفعال جامعه میشود.
سرایی با اشاره به رویداد ۹ دی ۱۳۸۸، این واقعه را تجلی عینی بصیرت دینی–عقلی دانست و گفت: ۹ دی را میتوان بهعنوان پاسخ مردم ایران به شرایط فتنه و انحراف، از چند منظر بررسی کرد. در بعد دینی–عقلی، این روز نماد تشخیص خط اصلی نظام از جریانهای منحرف، تأکید بر وحدت اسلامی بر پایه آیه «واعتصموا بحبلالله جمیعاً» و نشانهشناسی عقلانی–دینی فتنه بود.
وی ادامه داد: در بعد کنش اجتماعی، بصیرت به کنشی جمعی و سازمانیافته تبدیل شد؛ کنشی که خودجوش، مردمی و متکی به شناخت دینی–سیاسی بود و نسبت اراده مردم با حاکمیت دینی را بهصورت عینی به نمایش گذاشت.
به گفته این استاد حوزه و دانشگاه، ۹ دی نشان داد که در اندیشه اسلامی، شناخت حق بدون التزام عملی معنا ندارد. وی تأکید کرد: کنش ۹ دی تجسم «بصیرت عملی» و نمونهای از پیوند ناگسستنی میان شناخت و عمل بود؛ همان چیزی که در ادبیات دینی از آن با تعبیر «علم نافع» یاد میشود.
سرایی در بخش دیگری از سخنان خود، به نسبت «ولایت» و «بصیرت» در اندیشه اسلامی پرداخت و گفت: در اندیشه اسلامی اصیل، بصیرت و ولایت دو بال هدایت جامعه هستند که در تعامل با یکدیگر معنا پیدا میکنند. بصیرت اجتماعی بدون چارچوب ولایت، در معرض خطای تشخیص قرار میگیرد و ولایت اصیل نیز بدون بصیرت عمومی، امکان تحقق واقعی نخواهد داشت. این نسبت در آیات قرآن، از جمله آیه ۵۵ سوره مائده، و در روایات متعدد مورد تأکید قرار گرفته است، هرچند در میان مذاهب و اندیشمندان اسلامی، تفاسیر متفاوتی از آن ارائه شده است.
وی با تحلیل فقه سیاسی و الهیات اجتماعی ۹ دی خاطرنشان کرد: در این چارچوب، ۹ دی صرفاً یک تجمع خیابانی نبود، بلکه یک «کنش مسئولانه امت» برای صیانت از حقیقت تلقی میشود. مردم نه از موضع مطالبهگری سیاسی صرف، بلکه از سر تکلیف شرعی برای حفظ نظام اسلامی که در فقه شیعه از اوجب واجبات شمرده میشود وارد میدان شدند.
سرایی افزود: این رویداد، مصداق عینی قواعدی همچون «نفی سبیل» و «امر به معروف و نهی از منکر» در سطح کلان اجتماعی بود و امت را بهعنوان یک سوژه تاریخی آگاه، نه صرفاً جمعیتی متفرق، به صحنه آورد. از همین رو، ۹ دی در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی، بهعنوان الگویی از مسئولیتپذیری اجتماعی مؤمنانه و تجسم مردمسالاری دینی ثبت شده است.

۹ دی در نگاه نسل جدید
در ادامه این بازخوانی، ایلیار درویشزاده، دانشجوی علوم سیاسی و دبیر اسبق انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه تبریز، در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به فاصله نسلی موجود نسبت به وقایع سال ۸۸، نگاه نسل جدید به ۹ دی را تشریح کرد.
وی گفت: برای نسلی که وقایع ۸۸ را بهصورت عینی تجربه نکرده، ۹ دی بیش از آنکه یک خاطره تاریخی باشد، یک «نقطه معنا» در فهم نسبت مردم، نظام و بحران است. ۹ دی لحظهای است که جامعه، فراتر از اختلافنظرها و سلایق سیاسی، بر سر اصل نظام و مرجعیت ولایت فقیه به اجماع عملی رسید و نشان داد مرز نقد و اعتراض با برهمزدن بنیانهای مشروعیت کجاست.
درویشزاده با تأکید بر اینکه بصیرت امری مقطعی نیست، اظهار داشت: بصیرت صرفاً در انتخابات یا بحرانها معنا نمیشود، بلکه باید بهعنوان تمرینی مستمر در زندگی روزمره فهم شود؛ از نحوه مصرف خبر و مواجهه با شایعه در فضای مجازی گرفته تا سبک امید اجتماعی و میزان مسئولیتپذیری فردی ادامه داشته باشد.
وی در تبیین نسبت آزادیخواهی نسل امروز با ولایتمداری افزود: آزادیخواهی نسل ما در تعارض با ولایتمداری تعریف نمیشود، بلکه در چارچوب آن معنا پیدا میکند. آزادی، امکان کنش آگاهانه و مسئولانه درون یک نظم سیاسی است؛ نظمی که تداوم و استقلال آن، شرط تحقق هرگونه نقد، اصلاح و پرسشگری سیاسی است.
این دانشجوی علوم سیاسی، بیتفاوتی را مهمترین چالش بصیرت نسل جوان دانست و تصریح کرد: مهمترین تهدید امروز، بیش از شایعه یا ناامیدی، لغزش به سمت بیتفاوتی است؛ شرایطی که در آن تحلیل جای خود را به مصرف سطحی روایتها میدهد و حساسیت اجتماعی کاهش پیدا میکند.
درویشزاده با اشاره به نقش دانشگاه در این میان گفت: دانشجو نه نقش حاشیهای دارد و نه میتواند تماشاگر باقی بماند. دانشگاه باید سنگر جهاد تبیین؛ نه با شعارزدگی، بلکه با تولید تحلیل، گفتوگو و روشنگری عقلانی باشد.
وی پیام ۹ دی برای نسل جدید را در یک جمله اینگونه بیان کرد: «پای نظام ایستادن، به معنای تعطیل کردن پرسشگری نیست، بلکه شرط زنده ماندن آن است.»
به اعتقاد وی، اگر دانشجو این نسبت را بهدرستی درک کند، میتواند هم به آزادی وفادار بماند و هم مسئولیت تاریخی خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران ایفا کند.

۹ دی؛ الگویی زنده از بصیرت، ولایت و کنش مسئولانه برای نسل جدید
آنچه از کنار هم قرار گرفتن تحلیل دینی–عقلی و روایت نسلی ۹ دی به دست میآید، این است که ۹ دی یک واقعه صرفاً تاریخی نیست، بلکه الگویی زنده برای مواجهه جامعه با بحران، فتنه و جنگ روایتهاست؛ الگویی که در آن بصیرت، ولایت، عقلانیت و کنش مسئولانه اجتماعی به هم گره خوردهاند و همچنان میتوانند برای نسلهای جدید الهامبخش باشند.


نظر شما