۲۶ بهمن ۱۳۸۷، ۸:۳۳

طالبی در گفتگو با مهر: رشد 30 سال اخیر سینمای کودک ایران در دنیا بی‌نظیر است

طالبی در گفتگو با مهر: رشد 30 سال اخیر سینمای کودک ایران در دنیا بی‌نظیر است

محمدعلی طالبی در سال‌های فعالیت در سینمای کودک و نوجوان تجربه‌هایی مختلف در این گونه محبوب و پرمخاطب داشته و فیلم پرفروش و خاطره‌انگیز "شهر موش‌ها" را در کارنامه خود دارد.

او با تولید فیلم‌های "چکمه" و " تیک تاک" جریانی را دنبال کرد که در معرفی سینمای کودک ایران به محافل سینمایی جهان نقشی موثر داشت. مرور 30 سال سینمای کودک در کنار کارگردانی که همچنان با علاقه در این عرصه فعالیت می‌کند، با امیدواری بازگشت به روزهای طلایی سینمای کودک در ایران همراه است.

* خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: سینمای کودک و نوجوان در دهه 60 یکی از بهترین دوره‌های حیاتش را گذراند. این بلوغ و شکوفایی چقدر ریشه در تلاش فیلمسازانی داشت که فعالیتشان را از دهه 50 شروع کردند؟

ـ محمدعلی طالبی: تلاشی که فیلمسازان روشنفکر در دهه 50 در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام دادند پشتوانه خوبی برای سینمای کودک در دهه 60 شد. کانون در سال‌های قبل از انقلاب زمینه فعالیت‌های فرهنگی مختلف از جمله فیلمسازی را برای کودکان به وجود آورد. کانون هم سینمای کودک را حمایت کرد و هم در رشد جریان‌های فرهنگی مثل ادبیات، موسیقی و... برای مخاطب کودک ونوجوان موثر بود.

کانون نقشی را ایفا می‌کرد که آموزش و پرورش قادر به انجام آن نبود. این مراکز در شهرستان‌های مختلف گسترش پیدا کرد و بچه‌ها را به فرهنگ و هنر علاقمند و غیبت آموزش و پرورش در این عرصه را جبران کرد. شاید اگر فعالیت‌های فرهنگی کانون در آموزش و پرورش اتفاق می‌افتاد، ما امروز با نسلی دیگر روبرو بودیم.

* تاثیر فرهنگی کانون روی فیلمسازی چقدر بود؟

ـ فیلمسازان متفکر و خلاق در کانون فضای کار برای بچه‌ها را پیدا کردند. "سازدهنی" امیر نادری، " سفر" و "عمو سیبیلو" بهرام بیضایی، "مسافر" عباس کیارستمی، "رهایی" ناصر تقوایی و فیلم‌های دیگر مسیر فیلمسازی برای کودک و نوجوان را هموار کرد. در کانون کارگردان‌های انیمیشن هم حضور داشتند و فعالیت‌های باارزش نورالدین زرین‌کلک، مرتضی ممیز، پرویز کلانتری و... به این عرصه هم رونق داد. این دوره کوتاه تاثیری چشمگیر در شکل‌گیری جریان سینمای کودک در دهه 60 داشت.

* در سال‌های اول انقلاب تغییر فضای سینما نقش زیادی در رشد و شکوفایی سینمای کودک داشت.

ـ فلیمفارسی در این سال‌ها از بین رفت و فضای سینما فرهنگی‌تر شد، تفکر و اندیشه ارزش بیشتری پیدا کرد و سینمایی که فقط به گیشه و فروش فکر می‌کرد به حاشیه ‌رفت. در این شرایط فضا برای فعالیت فیلمسازانی که می‌خواستند از این رسانه‌ برای پرداختن به حوزه‌های فکری استفاده کنند به وجود آمد.

* محدودیت‌های دهه 60 هم در شکل‌گیری این جریان موثر بود؟

ـ البته. نقش زن‌ها در سینما کمرنگ شد و نمی‌شد به بعضی فضاها و قصه‌ها نزدیک شد. این شرایط باعث شد اغلب فیلمسازان به سمت سینمای کودک بروند و از فضایی که در این عرصه وجود داشت استفاده کنند. مسئولان هم این بخش را جدی‌تر گرفتند و اتفاق مبارکی افتاد، گاهی مشکلات باعث خیر می‌شود.

* دو جریان در سینمای کودک شکل گرفت، فیلم‌های فانتزی و فیلم‌های اجتماعی که هر کدام طرفداران خود را داشتند و پایه این سینما شدند.

ـ موفقیت سینمای کودک در این موضوع ریشه داشت که این دو جریان با قدرت در کنار هم ادامه داشتند. فیلم‌های فانتزی و شاد پرفروش بودند و چرخ سینما را می‌چرخاندند و سینمای اجتماعی که تفکر‌برانگیز بود وجهه هنری و اعتباری داشت. "بادکنک سفید" جعفر پناهی، "بچه‌های آسمان" مجید مجیدی، "خانه دوست کجاست؟" عباس کیارستمی، "ماهی" کامبوزیا پرتوی و... فیلم‌هایی باارزش بودند که در این فضا شکل گرفتند و جایگاهی قابل توجه در تاریخ سینمای ایران دارند.

* یکی از دلایل پویایی سینمای کودک توجه به جذب خانواده‌ها بود.

ـ بله. این فیلم‌ها فقط برای مخاطب کودک و نوجوان جذاب نبودند و خانواده‌ها هم برای دیدن این فیلمها به سینما می‌آمدند، ارتباطی که دیگر وجود ندارد.

* چقدر حمایت مدیریت سینمایی از سینمای کودک در رشد این جریان تاثیر داشت؟

- مدیریت سینما در آن سال‌ها بسته فکر نمی‌کرد و به همه تفکرها میدان می‌داد. زمانی که می‌خواستم فیلم سینمایی "شهر موش‌ها" را بسازم نیاز به پنج میلیون تومان داشتیم. این رقم آن سال‌ها زیاد بود و فیلم‌ها نهایت با سه میلیون تومان ساخته می‌شد. میرحسین موسوی نخست وزیر وقت و دیگر مسئولان سینمایی به شکل معنوی از ساخت این فیلم حمایت کردند، موسوی گفته بود این هزینه را می‌پردازیم تا تجربه‌ای تازه در سینمای کودک داشته باشیم.

در تلویزیون هم از سینمای کودک حمایت می‌شد و در بخش تبلیغات این سینما از امتیازهایی برخوردار بود. این جریان حمایتی باعث می‌شد فیلمسازان زمین نخورند و بتوانند به کارشان ادامه دهند. "گال" ابوالفضل جلیلی یکی از مهمترین فیلم‌های سینمای کودک است که فضای انتقادی داشت، اما از این فیلم هم حمایت شد و جلیلی توانست در سینمای مورد علاقه‌اش فعالیت کند.

* شما از معدود فیلمسازانی هستید که در هردو زمینه کار کردید. هم "شهر موش‌ها" ساختید و هم "تیک‌تاک" و "چکمه". چقدر به این تعریف قائلید که بعضی از این فیلمها برای کودکان و تعدادی به بهانه آنها ساخته شده است؟

ـ من به هر دو جریان علاقه دارم و اعتقادی به اصلاح فیلم کودک و فیلم به بهانه  کودک ندارم. هاینز اشتروبل مدیر جشنواره فیلم کودک مونیخ می‌گفت همه این فیلم‌ها لازم است و مغایرتی با هم ندارند. کودک هم به فیلم‌های مفرح و سرگرم‌کننده نیاز دارد و هم فیلم‌هایی می‌خواهد که نیاز فکری و روحی او را تامین کند. فیلم سینمایی "بیا و بنگر" ربطی به سینمای کودک ندارد اما محور قصه یک کودک است. "کودکی ایوان" هم درباره مسائل کودک است. ما حتی توانستیم در فیلم‌هایی این دو وجه را در کنار هم داشته باشیم. "کیسه برنج" یکی از نمونه‌های موفق این جریان است.

* فیلمسازان کودک و نوجوان بعد از چند سال برای مخاطب بزرگسال فیلم ساختند، گویی حرفه‌ای شدن را به این معنا می‌دانستند که برای مخاطب بزرگسال فیلم بسازند.

ـ فیلمسازی را نمی‌شود به صورت وظیفه درآورد و به کارگردان‌ها گفت همیشه در یک زمینه فعالیت کنند. گاهی فیلمساز احساس می‌کند اشباع شده و می‌خواهد در حوزه‌ای تازه کار کند. یکی از دلایل گرایش فیلمسازان به گونه‌های دیگر همین اشباع شدن و علاقه به تجربه گونه‌های دیگر بود، آنها در گونه‌های دیگر هم موفق بودند.

* چرا سینمای کودک با وجود موفقیت و توجه مخاطب جریان دنباله‌داری نشد؟

ـ سینمای کودک درختی است که بارور شده و هرگز از بین نمی‌رود. در شرایط فعلی برگ و بار این سینما کاهش پیدا کرده اما این سینما هیچ وقت نمی‌میرد. ممکن است از دوران طلایی فاصله بگیریم اما این جریان همچنان ادامه دارد. فیلمسازان موفق این گونه هنوز هم با سینمای کودک ارتباط دارند و می‌توان رد پای علاقه و گرایش به شخصیت‌های کودک را در فیلم‌هایشان دید. مجیدی هنوز هم به حضور کودکان در فیلم‌هایش اهمیت می‌دهد و در فیلم‌های جلیلی می‌توان نشانی از بچه‌ها را دید. من هم زمانی که برای مخاطب بزرگسال فیلم می‌سازم، رد پایی از بچه‌ها می‌شود در این فیلم‌ها پیدا کرد.

* اما چهره‌های شاخص هنوز متعلق به نسل قبل هستند و نسل تازه نتوانسته جای فیلمسازانی مثل شما، پرتوی، درخشنده و... را پر کند.

ـ آنها در حال تجربه کردن هستند. ما هم کارهای مختلفی کردیم تا بهترین فیلم‌هایمان را ساختیم. بعضی از ما بازیگری کردیم. در پشت صحنه فعالیت و از این راههای مختلف تجربه کسب کردیم و به هر حال جایگاهمان را پیدا کردیم. من با وجود محدودیت‌ها و انتقادهایی که به مدیریت سینما در بعضی مقاطع دارم به پویایی این سینما امیدوارم.

* پس به نظر شما این جریان فراز و فرود داشته، اما نمرده است؟

ـ هر جریانی فراز و فرود دارد. به نظر من نقش پررنگ تلویزیون در تولید فیلم‌های کودک و نوجوان کمرنگ شده است. شاید با تاسیس شبکه کودک، تلویزیون برای تولید فیلم کودک عزم بیشتری داشته باشد. کارهای کودک تلویزیون به برنامه‌های عروسکی و کم دردسر محدود شده است. در حالی که در هالیوود هزینه زیادی می‌شود تا برای بچه‌ها فیلم ساخته شود. اما تولیدهای فاخر سینمای ایران متعلق به کودکان نیست.

* سهم فیلمسازان در افول سینمای کودک چقدر است؟ آنها نتوانستند با شرایط جدید خودشان را همراه و نیاز نسل امروز را در ک کنند.

ـ سهم کارگردان‌ها کم است. در کشور ما سینما جدی نیست و دغدغه مردم حمایت از سینمای فرهنگی نیست. مشکل سالن نمایش فیلم‌ها و قطع حمایت از سینمای کودک ونوجوان هم مطرح است. باید به سینمای کودک مانند گذشته رونق داد و حتی با نمایش فیلم‌های خارجی موفق ذائقه مخاطب را تربیت کرد. پیوند سینما و مردم را باید تقویت کرد و بعد انتظار یک اتفاق تازه را داشت.

* سیاستگذاری‌های حمایتی هم پس از مدتی و از میانه دهه 70 کمرنگ شد.

ـ برخلاف تصور جریان بازدارنده وجود ندارد. فرهنگسازی یک حلقه است و همه اجزای آن مهمند. ما در آن زمان فیلمسازان موفقی داشتیم که در هر دو جریان فیلم می‌ساختند و مخاطب داشتند، اما از این فیلمسازان حمایت نشد و اغلب آنها به تلویزیون رفتند و برای بزرگترها کار کردند. ادامه یک جریان نیاز به حمایت از استعدادهای آن دارد.

* ما حتی اقبال جشنواره‌ها را هم از دست دادیم و فیلم‌هایمان دیگر برای مخاطب خارجی هم جذابیت نداشت.

ـ جشنواره‌های کودک در جهان زیر سایه جشنواره‌هایی هستند که مخاطب بزرگسال دارند. حتی جشنواره‌هایی که همزمان برپا می‌شوند مثل جشنواره فیلم کودک برلین که در کنار جشنواره اصلی برگزار می‌شود. اما توجهی که به آن می‌شود کمتر است. جشنواره فیلم کن جونیور در کنار کن  برگزار می‌شود اما میزان خبررسانی درباره آنها یکسان نیست. جشنواره جیفونی ایتالیا در حوزه سینمای کودک جشنواره مهمی است، اما این جشنواره‌ها هرگز آنقدر که جشنواره‌های دیگر محل توجه هستند خبرساز نمی‌شوند.

اما هنوز هم فیلم‌های ایرانی بازار رقابت در جشنواره‌های کودک را گرم می‌کنند و سینمای ایران در جهان و برای علاقمندان این سینما شناخته شده است. جریان‌های سینمایی همیشه یک روند نداشته اند و از کشوری به کشور دیگر رفته‌اند، در ایران، چین، آفریقا، آمریکای لاتین و... جریان‌هایی وجود داشته و کمرنگ شده و جایش را به موجی دیگر داده است. موج‌ها و جریان‌ها برگشت‌پذیرند و من امیدوارم دوباره به دوران اوج برگردیم. یک نکته را هم فراموش نکنید؛ توجه به سینمای کودک در جشنواره‌ها عده‌ای را ذوقزده کرد.

* یعنی این ماجرا عادی شد و اهمیتش را از دست داد؟

ـ جریان‌های حمایتی از این سینما حمایت نکردند و قدر زحمت فیلمسازان کودک و نوجوان را ندانستند. گویا گروهی فکر می‌کردند این اتفاق‌ها به سادگی می‌افتد. حسادت‌هایی هم وجود داشت و به این جریان حمله می‌شد. در این شرایط خورشید سینمای جشنواره‌ای غروب کرد. در حالی که اغلب این فیلم‌ها نگاهی اخلاقی انسانی داشتند و هرگز سیاسی نبودند. سینمای ایران سفیری بود تا مردم جهان را با فرهنگ و آئین‌های ایرانی آشنا کند.

* چرخه معیوب اکران و مشکلاتی که برای نمایش عمومی این فیلم‌ها وجود دارد چقدر در بی‌علاقگی فیلمسازان به تولید فیلم برای مخاطب کودک و نوجوان مهم است؟

ـ مشکل اکران به سینمای کودک محدود نیست و بحرانی است که کل سینمای ایران را آزار می‌دهد. امسال ما فیلم‌هایی خوب  داشتیم که فروش بالا نداشتند و حتی به اندازه فیلمی مثل "چارچنگولی" مردم از آن استقبال نکردند. به نظر می‌رسد مردم به دلیل شرایط اجتماعی و مسائل مختلف از سینما فقط سرگرمی می‌خواهند. در دهه 60 سینمای ایران برای مردم مهم بود و ارتباط موثری بین مخاطب و فیلمساز برقرار بود این ارتباط دیگر وجود ندارد. گویی فیلم خوب هم ساخته شود مردم آن را نمی‌بینند، اما تلاش گروهی از فیلمسازان برای تجربه سینمای متفاوت در این شرایط سخت باارزش است.

* جشنواره کودک و نوجوان چقدر در رشد و شکوفایی سینمای کودک سهم داشته است؟

ـ سال‌های پیش از انقلاب جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار می‌شد و من در نوجوانی داور این جشنواره بودم. جشنواره فیلم کودک پس از انقلاب با شرایطی بهتر برگزار شد و تاثیر زیادی در معرفی سینمای ایران به محافل هنری جهان داشت. از دل همین جشنواره فیلمسازان زیادی کشف شدند و چراغ سینمای کودک را روشن نگه داشتند. من به جشنواره‌های مختلفی سفر کرده‌ام که هیچکدام مانند جشنواره اصفهان جذاب و پرشور برگزار نمی‌شدند. اما جشنواره فیلم کودک هم دوران اوج و فرود را پشت سر گذاشت و در یک شکل ادامه نداشت، با این همه حضور این جشنواره مغتنم است و دریچه‌ای است که سینمای کودک ایران را به سینمای کودک جهان پیوند می‌زند.

* بهترین فیلم کودک ونوجوان که دیدید چه بوده است؟

ـ در نوجوانی "مسافر" و "عمو سیبیلو" فیلم‌های محبوبم بودند و زمان دانشجویی "دونده" تاثیر زیادی روی من گذاشت. الان هم در سینمای کودک و نوجوان فیلم‌های خوبی ساخته می‌شود. "رنگ خدا" یکی از فیلم‌های محبوب من است. آثار ابراهیم فروزش را هم دوست دارم.

* دوست دارید بچه‌ها شما را با کدام فیلمتان به یاد بیاورند؟

- بچه‌های دهه 60 "شهر موش‌ها" را دوست دارند و نسل جدید "تیک تاک" و "چکمه" را می‌پسندند. من تجربه‌های مختلفی در سینما داشته‌ام حتی مجموعه‌سازی را هم تجربه کردم. از مسیری که آمده‌ام راضی هستم و با شور و شوق در این عرصه کار کرده و از انتخابی که در زندگی داشتم راضی‌ام.

* گفتگو را با نگاهی به آینده سینمای کودک تمام کنیم.

ـ رشدی که سینمای کودک در سال‌های پس از انقلاب داشته در هیچ کجای دنیا نبوده است. هنوز هم سینمای کودک ایران در جهان جایگاه دارد. یکی از ویژگی‌هایی که در سینمای کودک دوست دارم تازگی و طراوت آن است. همیشه نسلی تازه می‌آیند و فیلم‌ها را می‌بینند و این باعث می‌شود فیلم‌ها زنده و پویا باشند و در دل زمان به حیاتشان ادامه دهند. سینمای کودک هیچ وقت نمی‌میرد و تا زندگی وجود دارد این سینما به حیات خود ادامه می‌دهد.

ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ‌ ــ

گفتگو از محدثه واعظی‌پور

کد خبر 833874

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha